نرخ تولید ناخالص داخلی چیست؟
فارکس
نرخ تولید ناخالص داخلی چیست؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) ابزاری برای اندازهگیری تولید اقتصادی یک کشور است. کشورهایی که رقم GDP آنها بالاست، میزان کالاها و خدمات تولید شده داخلی آنها بیشتر است و عموماً استاندارد زندگی بالا و بهتری خواهند داشت. به همین دلیل بسیاری از شهروندان و رهبران سیاسی، افزایش رشد GDP را معیاری مهم برای موفقیت ملی میدانند و اغلب دو اصطلاح رشد GDP و رشد اقتصادی را به جای یکدیگر به کار میبرند. در این مطلب از اف ایکس با ما به هر آن چیزی که باید درباره تولید ناخالص داخلی بدانید میپردازیم. تعریف تولید ناخالص داخلی عبارت است از ارزش بازاری (ارزش پولی) تمامی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزهای یک کشور طی یک دوره زمانی خاص. تولید ناخالص داخلی معیاری برای نشان دادن سلامت اقتصادی یک کشور است که معمولاً به صورت سالانه و گاهی اوقات فصلی محاسبه میشود. برای مثال در ایالات متحده آمریکا، دولت هر سال برآورد GDP را به هر دو صورت فصلی و سالانه منتشر میکند. مجموعه دادههای مستقل موجود در این گزارش به صورت واقعی ارائه میشوند تا طبق تغییرات قیمت و تورم تعدیل شوند.مفهوم تولید ناخالص داخلی (GDP)
محاسبه تولید ناخالص داخلی یک کشور شامل همه مصارف خصوصی و عمومی، مخارج دولتی، سرمایهگذاریها، افزایش موجودی کالا، هزینههای ساخت و ساز و تراز تجاری میشود (در تراز تجاری میزان صادرات محاسبه شده و میزان واردات از محاسبات کم میشود). از بین همه جزئیاتی که شامل تولید ناخالص داخلی میشوند، تراز تجاری مهمترین آن است. زمانی که ارزش کل کالاها و خدماتی که تولیدکنندگان داخلی به کشورهای خارجی میفروشند از ارزش کل کالاها و خدمات خارجی که مصرفکنندگان داخلی خریداری میکنند بیشتر باشد، تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور افزایش مییابد. در این شرایط میگویند که کشور مازاد تجاری دارد. اما اگر وضعیت برعکس باشد؛ یعنی مقداری که مصرفکنندگان داخلی برای محصولات خارجی خرج میکنند از مجموع آن چه تولیدکنندگان داخلی میتوانند به مصرفکنندگان خارجی بفروشند بیشتر باشد، کسری تجاری ایجاد میشود و GDP یک کشور کاهش مییابد. تولید ناخالص داخلی را میتوان بر مبنای اسمی یا حقیقی محاسبه کرد که در محاسبات حقیقی، تورم در نظر گرفته میشود. بهطورکلی، محاسبات تولید ناخالص داخلی حقیقی روش بهتری برای بیان وضعیت عملکرد بلندمدت اقتصاد ملی است چرا که بر مبنای دلار ثابت است. بر فرض مثال، یک کشور در سال ۲۰۱۲، صد میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی اسمی داشته است. تا سال ۲۰۲۲، تولید ناخالص داخلی اسمی آن به ۱۵۰ میلیارد دلار افزایش مییابد. قیمتها هم در طول این مدت ۱۰۰% افزایش یافته است. اگر صرفاً به تولید ناخالص داخلی اسمی نگاه کنیم، به نظر میرسد که اقتصاد کشور در وضعیت خوبی است اما تولید ناخالص داخلی حقیقی محاسبه شده بر مبنای ارزش دلار در سال ۲۰۱۲، ۷۵ میلیارد دلار خواهد بود. این یعنی عملکرد واقعی اقتصاد این کشور در طی این مدت منفی بوده است.تاریخچه تولید ناخالص داخلی
مفهوم تولید ناخالص داخلی برای اولین بار در سال ۱۹۳۷ در گزارشی آمده بود که اقتصاددان اداره ملی تحقیقات اقتصادی (NBER)، سیمون کوزنتس، به کنگره ایالات متحده درباره رکود بزرگ (Great Depression) ارائه کرده بود. در آن زمان، سیستم آماری رایج GNP بود. بعد از کنفرانس برتون وودز در سال ۱۹۴۴، تصمیم به استفاده از GDP به عنوان استاندارد اندازهگیری اقتصاد ملی گرفته شد. با این حال، ایالات متحده تا سال ۱۹۹۱ به استفاده از GNP به عنوان معیار رسمی اندازهگیری سطح رفاه ادامه داد و بعداً GDP را پذیرفت. از ابتدای دهه ۱۹۵۰، برخی از اقتصاددانان و سیاستگذاران درباره کارآمدی GDP به شک افتادند. مثلاً طبق مشاهدات، گرایش به پذیرش GDP به عنوان یک شاخص مطلق برای نشان دادن میزان شکست یا موفقیت یک کشور بالا بود هر چند سطح سلامت، شادی، (نا)برابری و سایر عوامل دخیل در رفاه عمومی در محاسبات GDP در نظر گرفته نمیشدند. به عبارتی، منتقدان بین پیشرفت اقتصادی و پیشرفت اجتماعی تمایز قائل شدند. با این حال، اکثر مقامات از جمله آرتور اوکون که اقتصاددان شورای مشاوران اقتصادی رئیس جمهور جان اف کندی بود، معتقد بودند که تولید ناخالص داخلی شاخص مطلق موفقیت اقتصادی است و ادعا کردند که با افزایش GDP، میزان بیکاری به همان اندازه کاهش مییابد.انواع تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی را میتوان به روشهای مختلفی محاسبه کرد که اطلاعات به دست آمده با استفاده از هر روش به صورت جزئی با یکدیگر تفاوت دارند.تولید ناخالص داخلی اسمی
نوعی ارزیابی تولید اقتصادی است که قیمتهای جاری در محاسبه آن لحاظ میشوند. به عبارتی، تورم و سرعت افزایش قیمتها در آن در نظر گرفته میشود چرا که روی نرخ رشد تأثیر میگذارند. همه کالاها و خدماتی که در تولید ناخالص داخلی اسمی در نظر گرفته میشوند، طبق قیمتهایی که آن کالاها و خدمات در آن سال فروخته شدهاند ارزیابی میشوند. تولید ناخالص داخلی اسمی به ارز محلی یا دلار آمریکا با نرخ مبادله بازار ارزدیجیتال ارزیابی میشود تا تولید ناخالص داخلی کشورها در شرایط صرفاً مالی مقایسه شوند. از تولید ناخالص داخلی اسمی برای مقایسه تولیدات فصلی در یک سال استفاده میشود. در حالی که برای مقایسه تولید ناخالص داخلی دو یا چند سال با هم، از GDP حقیقی استفاده میکنند چون در واقع با حذف تأثیر تورم برای مقایسه سالهای مختلف میتوان صرفاً روی حجم تولیدات متمرکز شد.تولید ناخالص داخلی حقیقی
در این روش با احتساب تأثیر تغییرات تورم، تعداد کالاها و خدمات تولید شده طی یک سال معین به دست میآید و قیمتها سال به سال ثابت نگه داشته میشوند تا امکان ارزیابی روند تولید طی زمان بدون تأثیر افزایش یا کاهش تورم وجود داشته باشد. از آنجایی که GDP بر اساس ارزش پولی کالاها و خدمات است، در معرض تورم قرار میگیرد. افزایش قیمتها باعث افزایش GDP یک کشور میشود اما لزوماً نمایانگر تغییر در کمیت یا کیفیت کالاها و خدمات تولید شده نیست. بنابراین، فقط با نگاه کردن به تولید ناخالص داخلی اسمی نمیتوان دلیل افزایش رقم گزارش شده را افزایش حجم تولیدات یا افزایش قیمتها دانست. اقتصاددانان از یک فرآیند تعدیل تورم برای رسیدن به GDP حقیقی استفاده میکنند. با به دست آوردن نسبت سطح تولید در هر سال معین به سطوح قیمت سال پایه (که به عنوان سال مرجع در نظر گرفته میشود)، اقتصاددانان میتوانند تأثیر تورم را ارزیابی کنند. به این ترتیب میتوان تولید ناخالص داخلی یک کشور را از سالی به سال دیگر مقایسه کرد و دید که آیا رشدی واقعی وجود داشته است یا خیر. تولید ناخالص داخلی حقیقی با استفاده از شاخص تورم زدایی (GDP price deflator) محاسبه میشود که در واقع تفاوت قیمت بین سال جاری و سال پایه را نشان میدهد. برای مثال، اگر قیمتها ۵% نسبت به سال پایه افزایش یافته باشند، شاخص تورم زدایی ۱.۰۵ خواهد بود. تولید ناخالص داخلی حقیقی از تقسیم تولید ناخالص داخلی اسمی با این تعدیل کننده قیمت به دست میآید. معمولاً تولید ناخالص داخلی اسمی بالاتر از تولید ناخالص داخلی حقیقی است چون تورم اکثراً مثبت است. GDP حقیقی، تغییرات در ارزش بازاری را در نظر میگیرد و بنابراین تفاوت ارقام تولیدی از یک سال به سال دیگر را به حداقل میرساند. اگر اختلاف بین GDP حقیقی و اسمی یک کشور زیاد باشد، ممکن است نشانگر تورم مثبت یا منفی قابل توجهی در اقتصاد آن کشور باشد.تولید ناخالص داخلی سرانه
تولید ناخالص داخلی سرانه، اندازهگیری تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد در جمعیت یک کشور است و نشان میدهد که میزان تولید یا درآمد به ازای هر فرد در یک اقتصاد میتواند نمایانگر میانگین بهرهوری یا استانداردهای زندگی باشد. GDP سرانه را میتوان به صورت اسمی، حقیقی یا برابری قدرت خرید (PPP) بیان کرد. به بیان ساده، تولید ناخالص داخلی سرانه نشان میدهد که چقدر هر شهروند مستقلاً میتواند بر ارزش تولید اقتصادی تأثیر بگذارد. این امر همچنین معیاری است برای ارزیابی ثروت ملی چون ارزش بازاری تولید ناخالص داخلی به ازای هر شخص نشانگر سطح رفاه است. اقتصاددانان از آن برای دانستن و مقایسه میزان بهرهوری داخلی کشور خود با سایر کشورها استفاده میکنند. در تولید ناخالص داخلی سرانه هر دو عامل تولید ناخالص داخلی کشور و جمعیت آن در نظر گرفته میشود. بنابراین درک تأثیر هر عامل در نتیجه کلی و بر میزان رشد تولید ناخالص داخلی به ازای هر فرد میتواند مهم و مفید باشد. برای مثال، اگر تولید ناخالص داخلی سرانه یک کشور با سطح جمعیتی پایدار در حال رشد باشد میتواند نتیجه پیشرفت فناوری باشد چرا که با سطح جمعیتی ثابت، سطح تولید بالا رفته است. شاید بعضی از کشورها تولید ناخالص داخلی سرانه بالا اما جمعیت کمی داشته باشند که معمولاً به این معنی است که اقتصادی خودکفا طبق فراوانی منابع خاص ایجاد کردهاند.نرخ رشد تولید ناخالص داخلی
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، تغییرات سال به سال (یا فصلی) میزان تولید اقتصادی یک کشور را مقایسه میکند تا سرعت رشد یک اقتصاد را اندازهگیری کند. این نرخ معمولاً به صورت درصد بیان میشود و سیاستگذاران اقتصادی از آن برای تصمیمات و اهداف سیاسی مانند تورم و نرخ بیکاری استفاده میکنند. اگر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در حال افزایش باشد شاید به معنی این باشد که ظرفیت تولید به حداکثر خود رسیده است، درنتیجه بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد. در مقابل، اگر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کم یا منفی باشد (یعنی رکود اقتصادی)، بانک مرکزی تصمیم به کم کردن نرخ بهره میگیرد تا تشویق و محرکی برای خروج از رکود اقتصادی باشد.نحوه محاسبه تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی را میتوان با سه روش اصلی به دست آورد. نتیجه حاصل از محاسبات هر سه روش باید یکسان باشد. این سه روش با نامهای روش مخارج، روش تولید (یا ارزش افزوده) و روش درآمد شناخته میشوند.- C: مصرف
- G: مخارج دولت
- I: سرمایهگذاری
- NX: خالص صادرات
روش تولید (ارزش افزوده)
روش تولید اساساً برعکس روش قبلی است. در روش تولید به جای محاسبه هزینههای ورودی که به فعالیت اقتصادی کمک میکنند، ارزش کل خروجی (تولیدی) اقتصادی برآورد شده و هزینه کالاهای واسطهای که در طی فرآیند مصرف میشوند از آن کسر میگردد.روش درآمد
روش درآمد نوعی حد وسط دو روش دیگر است. در این روش، درآمد حاصل از عوامل تولید در یک اقتصاد از جمله دستمزد پرداختی به نیروی کار، هزینه اجاره، سود شرکتی و بازگشت سرمایه به شکل بهره محاسبه میشود. روش درآمد، آن دسته اقلامی را که به عنوان پرداختهای انجام شده به عوامل تولید محسوب نمیشوند، فاکتور میگیرد. برای مثال، انواع مالیات از جمله مالیات بر فروش و مالیات بر دارایی به عنوان مالیاتهای غیرمستقیم تجاری دستهبندی میشوند. علاوه بر این، تجهیزات ذخیرهای که به عنوان جایگزین برای تجهیزات فعلی در صورت استهلاک آنها نگهداری میشوند، به مقدار درآمد ملی اضافه میشوند. همه این موارد با هم، درآمد یک ملت را تشکیل میدهند.تفاوت بین GDP و GNP و GNI
هر چند GDP رایج است و به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد اما روشهای دیگری هم برای اندازهگیری میزان رشد اقتصادی یک کشور وجود دارد. GDP میزان فعالیت اقتصادی در داخل مرزهای یک کشور را نشان میدهد (حال چه تولیدکنندگان بومی باشند و چه خارجیها مالکیت نهادها را داشته باشند) اما تولید ناخالص ملی (GNP) شامل تولیدات کلی افراد و شرکتهای بومی یک کشور از جمله کسانی که در خارج از کشور مستقر هستند میشود. در GNP، تولیدات داخلیِ تحت نظارت غیربومیها محاسبه نمیشود. درآمد ناخالص ملی (GNI) معیاری دیگر برای نشان دادن رشد اقتصادی و مجموع همه درآمد حاصل از شهروندان یا اتباع یک کشور است (صرف نظر از این که فعالیت اقتصادی آنها در داخل یا خارج از کشور انجام میشود). رابطه بین GNP و GNI مشابه رابطه بین روش تولید و روش درآمد مورد استفاده در محاسبه GDP است. تولید ناخالص ملی از روش تولید و درآمد ناخالص ملی از روش درآمد استفاده میکند. با GNI، درآمد یک کشور به عنوان درآمد داخلی، به اضافه مالیات غیرمستقیم تجاری و استهلاک آن (و همچنین درآمد خالص عامل خارجی آن) محاسبه میشود. رقم خالص درآمد عامل خارجی با کسر تمام پرداختهای انجام شده به شرکتها و افراد خارجی از تمام پرداختهای انجام شده به کسب و کارهای داخلی به دست میآید. در اقتصاد جهانی، GNI به عنوان معیاری مناسبتر برای نشان دادن سلامت کل اقتصاد نسبت به GDP مطرح شده است. از آنجایی که بخش عمده درآمد برخی از کشورها توسط اشخاص و شرکتهای خارجی از داخل کشور خارج میشود، رقم GDP آنها بسیار بالاتر از GNI است. برای مثال، ارقام GDP و GNI لوکزامبورگ در سال ۲۰۱۹ بسیار متفاوت بودند؛ به خاطر قوانین مالیاتی نه چندان سختگیرانه لوکزامبورگ، شرکتهای خارجی مستقر در لوکزامبورگ هزینههای زیادی در سایر نقاط جهان انجام میدادند. برعکس، در ایالات متحده، ارقام GDP و GNI تفاوت زیادی با هم ندارند. در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۲، GDP ایالات متحده معادل ۲۵.۷ تریلیون دلار و GNI آن در پایان سال ۲۰۲۱، ۲۳.۴ تریلیون دلار بود.نحوه استفاده از دادههای تولید ناخالص داخلی
بیشتر کشورها دادههای تولید ناخالص داخلی را هر یک ماه یا سه ماه منتشر میکنند. در ایالات متحده، اداره تجزیه و تحلیل اقتصادی (BEA) پیش گزارش GDP فصلی را چهار هفته بعد از پایان سه ماه و گزارش نهایی را سه ماه بعد از پایان آن فصل منتشر میکند. گزارشهای اداره تجزیه و تحلیل اقتصادی جامع و پرجزئیات است که میتواند برای اقتصاددانان و سرمایهگذاران سودمند باشد. تأثیر بازار GDP بهطورکلی محدود است چون گزارشی از شرایط گذشته است و فاصله زمانی قابل توجهی بین انتشار گزارش فصلی و گزارش نهایی داده GDP وجود دارد. با این حال، اگر اعداد واقعی با آن چه انتظار میرفته بسیار متفاوت باشد، داده تولید ناخالص داخلی میتواند تأثیر بهسزایی بر بازار بگذارد. از آن جایی که تولید ناخالص داخلی سلامت و رشد اقتصادی را نشان میدهد، کسب و کارها میتوانند از آن به عنوان راهنمایی برای استراتژیهای تجاری خود بهره ببرند. نهادهای دولتی از جمله فدرال رزرو در ایالات متحده از نرخ رشد و سایر آمارهای GDP برای تعیین نوع سیاستهای پولی استفاده میکنند. اگر نرخ رشد رو به پایین باشد ممکن است سیاستهای پولی انبساطی جهت تقویت اقتصاد اجرا کنند و اگر نرخ رشد بالا باشد ممکن است از سیاستهایی برای کاهش سرعت و حذف تورم استفاده کنند. تولید ناخالص داخلی حقیقی دقیقتر از همه سلامت اقتصاد را نشان میدهد و به همین دلیل اقتصاددانان، تحلیلگران، سرمایهگذاران و سیاستمداران بر حسب آن به بحث و تصمیمگیری میپردازند. انتشار پیش گزارش حاوی جدیدترین دادهها تقریباً همیشه باعث ایجاد تغییراتی هر چند ناچیز و محدود، در بازار میشود.رابطه تریدینگ ویو و نرخ تولید ناخالص داخلی
تریدینگ ویو (TradingView) یک پلتفرم آنلاین است که به معاملهگران و سرمایهگذاران امکان مشاهده نمودارها، انجام تحلیل فنی، و اجرای معاملات در بازارهای مختلف ارز، سهام، کریپتوکارنسی، طلا، نفت، و سایر ابزارهای مالی را فراهم میکند. از طرف دیگر، نرخ تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product - GDP) یکی از شاخصهای اصلی اقتصادی یک کشور است که ارزیابی رفاه اقتصادی کلی کشور را انجام میدهد. رابطه مستقیم بین تریدینگ ویو و نرخ تولید ناخالص داخلی به صورت مستقیم وجود ندارد، زیرا این دو به دو حوزه مختلف اقتصادی تعلق دارند. با این حال، میتوان تأثیرات غیرمستقیم را در نظر گرفت:رابطه بازارهای مالی و اقتصاد:
اگر نرخ تولید ناخالص داخلی یک کشور افزایش یابد، این ممکن است به عنوان یک نشانه قوی از رشد اقتصادی در آن کشور در نظر گرفته شود. رشد اقتصادی میتواند تأثیر مثبتی بر بازارهای مالی داشته باشد و علاقه معاملهگران را به این بازارها افزایش دهد.شرایط اقتصادی و معاملات در بازارهای مختلف:
نتایج اقتصادی و نرخ تولید ناخالص داخلی ممکن است بر تصمیمگیری معاملهگران در بازارهای مختلف تأثیر بگذارد. در شرایط رکود، معاملهگران ممکن است به دقت بیشتری به ریسکها و تغییرات در بازارها توجه کنند.تأثیر اقتصاد جهانی:
نرخ تولید ناخالص داخلی یک کشور میتواند به عنوان یکی از عواملی که تأثیر بر اقتصاد جهانی دارد، در نظر گرفته شود. اطلاعات از اقتصاد یک کشور میتواند بر رفتار بازارهای مالی جهانی و تصمیمات معاملهگران در تریدینگ ویو تأثیر بگذارد. در نهایت، هر دو این حوزهها تحت تأثیرات متعددی قرار دارند و تأثیر یکی بر دیگر را میتوان به صورت غیرمستقیم در نظر گرفت. تحلیل دقیق تأثیرات نرخ تولید ناخالص داخلی بر رفتار بازارها (سیگنال طلا و..) و تریدینگ ممکن است نیاز به مطالعه عمیقتری داشته باشد.سرمایهگذاری و تولید ناخالص داخلی
بیشتر توجه سرمایهگذاران روی تولید ناخالص داخلی است چرا که چارچوبی برای تصمیمگیری فراهم میکند. دادههای مربوط به موجودی و سود شرکتها که در گزارش GDP قید شدهاند بسیار برای سرمایهگذاران سهام مهم است. نه تنها هر دو مورد نشاندهنده رشد کل در طول یک دوره هستند، بلکه دادههای مربوط به سود شرکتها شامل سودهای قبل از مالیات، جریان نقد عملیاتی و تفکیک بخشهای اصلی اقتصاد نیز میشود. مقایسه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف میتواند در تخصیص داراییها نقش مهمی ایفا کرده و به تصمیمگیری در رابطه با سرمایهگذاری خارج از کشور روی اقتصادهای با رشد سریع کمک کند. یکی از معیارهای جالبی که سرمایهگذاران برای درک ارزش بازار سهام میتوانند از آن استفاده کنند نسبت کل ارزش بازار به GDP است که به صورت درصد بیان میشود. نزدیکترین معادل به آن از لحاظ ارزش سهام، ارزش بازاری شرکت به کل فروش (یا درآمد) و به ازای هر سهم، نسبت قیمت به فروش (P/S) است. همانطور که سهام بخشهای مختلف با نسبتهای قیمت به فروش متفاوتی معامله میشوند، کشورهای مختلف هم بر حسب نسبتهای ارزش بازاری به GDP متفاوتی معامله میکنند. مثلاً طبق گزارش بانک جهانی، نسبت ارزش بازاری به GDP ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۰، ۱۹۵% بوده است. در حالی که همین نسبت برای چین کمی بیش از ۸۳% و برای هنگ کنگ ۱۷۷۷% گزارش شده است. با این حال، موضوع مهم اینجاست که این نسبت با هنجارهای تاریخی یک ملت مقایسه شود. مثلاً نسبت ارزش بازاری به GDP برای ایالات متحده در پایان سال ۲۰۰۶ معادل ۱۴۲% بود که تا پایان سال ۲۰۰۸ تا ۷۹% کاهش یافت. به این ترتیب، ارقام در دو دوره ذکر شده، بیش ارزشگذاری و کم ارزشگذاری سهام در ایالات متحده را نشان میدهند. بزرگترین نقطه ضعف این دادهها، به موقع نبودن زمان انتشار آنهاست. سرمایهگذاران فقط یک گزارش جدید در هر سه ماه دریافت میکنند و بازبینی و تجدیدنظرهای انجام شده بعد از آن میتواند به طور قابل توجهی روی درصد تولید ناخالص داخلی تأثیر بگذارد. بانکهای مرکزی و سیاستگذاران به کمک GDP قضاوت میکنند که آیا اقتصاد در حال رشد است یا خیر، آیا محرکهای اقتصادی باید تقویت یا مهار شوند و آیا تهدیدی مانند رکود یا تورم برای آینده پیشبینی میشود. مانند هر معیاری دیگر،GDP هم عیب و نقصهایی دارد. در دهههای اخیر، کشورها تلاش کردهاند تا اصلاحاتی در جهت افزایش دقت و قابلیت GDP ایجاد کنند. ابزارهای محاسبه تولید ناخالص داخلی همچنان پابهپای ابزارهای اندازهگیری در حال تحول فعالیتهای صنعتی، تولید و مصرف اشکال جدید و نوظهور داراییهای نامشهود، تغییر و تحول مییابد. وبسایت fxbama مرجع کاملی از آموزشهای مربوط به بازارهای مالی، آموزش فارکس و کریپتو در خدمت شماست.آخرین مقالات
جریان نقدینگی در شاخصها
- جریان نقدینگی در شاخص‌هاجریان نقدینگی، که به میزان دارایی‌هایی اشاره دارد که به سرعت و بدون از دست دادن ارزش قابل تبدیل به پول نقد هستند، نقش حیاتی در اقتصاد…
- فارکس 1403/01/21
جریان نقدینگی در طلا
- جریان نقدینگی در طلااین موضوع به عنوان یک عامل کلیدی در تعیین قیمت طلا و فهم بازار مالی است. در این راستا، مقدمه‌ای در خصوص جریان نقدینگی و اهمیت آن…
- فارکس 1403/01/20
پرسودترین تریدر آسیا
- پرسود‌ترین تریدر آسیادر دنیای پرتلاطم و سریع بازارهای مالی، تریدرهای موفق نقش کلیدی در شکل‌دهی و پویایی اقتصادهای آسیایی ایفا می‌کنند. این افراد، با استفاده از تجربه، دانش فنی، و…
- معامله گری 1403/01/19
آخرین اخبار
ایلان ماسک حرف زد
- کاهش هزینه – دیگر لازم نیست برای هر تغییر متنی یا گرافیکی در وبسایت خود به شرکت طراح سایتتان مراجعه کنید و هربار زمان و هزینه زیادی را صرف کنید. سیستم…
- فارکس 1402/04/20
داده های احتمالی اشتغال ایالات متحده برای خریداران مهم است
- سنتیمنت ریسک گریز بازار قبل از انتشار داده های مهم و تصمیم گیری فدرال رزرو خریداران رو به چالش میکشد. داده های اشتغال در ایالات متحده باعث ترغیب خریداران برای ادامه دادن…
- فارکس 1402/04/19
پیشبینی قیمت طلا: XAU/USD نزدیک به پایینترین سطح دو ماهه خود نوسان میکند.
- قیمت طلا به پایین‌ترین حد در دو ماه گذشته سقوط می‌کند و مجموعه‌ای از عوامل تحت فشار قرار می‌گیرد. خوش بینی سقف بدهی ایالات متحده و افزایش ارزش دلار آمریکا…
- فارکس 1402/04/19
آخرین اخبار آکادمی
ema یا موونیگ اورج چیست
- ema یا موونیگ اورج چیستEMA (Exponential Moving Average) و Moving Average (متوسط متحرک) دو نوع از ابزارهای تحلیل تکنیکال در معامله‌گری هستند. این دو ابزار به شما کمک می‌کنند تا…
- اندیکاتور ها 1402/12/02
سشن های معاملاتی چیست
- سشن های معاملاتی چیستسشن‌های معاملاتی به تقسیم بندی زمانی معاملات در بازارهای مالی اطلاق می‌شود. این تقسیم بندی بر اساس زمان‌های معینی انجام می‌شود که در طول روز بازار فعالیت…
- فارکس 1402/12/02
آموزش کامل تریدینگ ویو
- آموزش کامل تریدینگ ویودرود! معامله‌گری و تحلیل بازار در ویو (TradingView) یکی از مهارت‌های اساسی در بازارهای مالی مانند فارکس و سایر بازارهای مالی است. ویو یک پلتفرم تحلیل تکنیکال…
- معامله گری 1402/12/02
آخرین تحلیل ها
نومنئخنئ
- FRTGYBHJNKMMHUYGTFRDEDCVFBGHNJMKMHBGYTFRDERRTFVGBHJNK
- طلا 1402/12/15